حادثه یوفو ورونژ در سال 1403

به نظر میرسد در درخواست شما به حادثه یوفو ورونژ اشاره شده است، اما این حادثه در سال 1403 (2024 میلادی) رخ نداده است. این رخداد معروف مربوط به سال 1989 میلادی است و یکی از مشهورترین گزارشهای مرتبط با بشقابپرندهها (UFO) در شهر ورونژ، روسیه، میباشد.
حادثه یوفو ورونژ (1989 میلادی)
در 27 سپتامبر 1989، گروهی از کودکان و بزرگسالان در پارکی در شهر ورونژ ادعا کردند که شاهد فرود یک شیء ناشناس پرنده (UFO) و موجودات بیگانه بودهاند. این حادثه به دلیل جزئیات عجیب و شهادت شاهدان متعدد در رسانههای جهانی بازتاب یافت.
جزئیات گزارششده:
- شیء پرنده ناشناس:
- شاهدان توصیف کردند که یک شیء پرنده بیضوی با نورهای روشن در آسمان ظاهر شد و در پارک فرود آمد.
- مشاهده موجودات عجیب:
- گفته شد موجودات بلندقدی (حدود 3 متر) با لباسهای نقرهای و یک ربات در نزدیکی این شیء دیده شدند.
- گزارش شاهدان:
- کودکان و بزرگسالانی که در محل بودند، ادعا کردند که این موجودات توانایی حرکت عجیب و ناپدید شدن داشتند.
- تحقیقات و بازتاب:
- مقامات محلی و رسانهها این حادثه را بررسی کردند، اما هیچ مدرک علمی برای تأیید آن پیدا نشد.
آیا در سال 1403 حادثه مشابهی رخ داده؟
اگر منظورتان حادثهای دیگر یا اطلاعات جدیدی در سال 1403 است، لطفاً جزئیات بیشتری ارائه دهید تا بتوان اطلاعات دقیقتری در اختیار شما قرار داد. ممکن است گزارشهای تازهای درباره یوفو یا حوادث مشابه مطرح شده باشد که نیاز به بررسی دارد.
کودک
با شروع داستان، سه کودک را پیدا می کنیم. نام آنها ژنیا بلینوف، واسیا سورین و یولیا شولوخوا است. دختر و دو پسر همگی در مدرسه محل تحصیل کردند. در آن غروب سرنوشت ساز 27 سپتامبر، دوستان تصمیم گرفتند بروند و در پارک محلی بازی کنند. ساعت حدودا شش و نیم بود و هوا گرم بود.
یوفو فرود می آید
در همان زمان متوجه چیزی در آسمان شدند. بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، توضیحات یوفو متفاوت است. بچه ها چیزی دیدند که به شکل موزی بود. هنگامی که جمعیتی جمع شده بودند، برخی درخشش صورتی را توصیف کردند که به یک توپ یا کره قرمز تبدیل شد. قطر آن حدود 10 یارد بود. همه در سکوت حیرتزده فرود آمدن توپ را تماشا کردند.
نهادها
یک دریچه پایین آمد. تعداد واقعی بیگانگان گزارش شده نیز متفاوت بوده و بین یک تا سه در نوسان است. به نظر می رسد یکی دیگر از اعضای خدمه یک روبات باشد. بیگانگان انسان نما بودند، حدود 9 فوت قد داشتند و سرهای کوچکی داشتند. این ویژگی بعدی دقیقاً به اعتبار داستان کمک نکرد – اما هر بیگانه سه چشم داشت.
حداقل یک بیگانه دیسکی روی سینه داشت. آنها کت و شلوار نقرهای میپوشیدند که به آنها «کلیپوش» و چکمههای برنزی توصیف میشد. مد آنها در نسخه های بعدی اضافه شد، چند روز پس از چاپ داستان برای اولین بار و مردم می خواستند بیشتر بدانند.
کمی غیر دوستانه
بیگانگان با یکدیگر ارتباط برقرار کردند. دقیقاً چگونگی سقوط آن کمی نامشخص است، اما آنها یک مثلث را در هوا نشان دادند. این چیز به عنوان بسیار براق توصیف شد. سپس ربات را به سادگی با لمس آن فعال کردند.
این برای یکی از پسرها که جیغ زد خیلی زیاد بود. یکی از بیگانگان که ظاهراً با بومیان جهانی که به تازگی در آن فرود آمده اند، همدردی نمی کند، به پسر خیره شده است. این عمل نه تنها کودک را ساکت کرد بلکه گویا او را فلج کرد. بدتر از آن، آنها نوعی لوله را به سمت یک پسر 16 ساله ناشناس نشانه رفتند و او را ناپدید کردند. معلوم نبود این نوجوان چه کار کرده است که سزاوار این کار بوده است.
شواهد فیزیکی
به نظر می رسید که موجودات به پارک بسیار علاقه مند هستند. آنها با ربات خود (که به عنوان یک موجود کوتاه توصیف می شود) در منطقه قدم زدند. هنگامی که آنها سوار کشتی شدند و دوباره بلند شدند، نوجوان ناپدید شده دوباره ظاهر شد. گزارشهای مربوط به خروج بیگانگان از سفینههای فضایی خود اغلب شامل اظهارات شاهدان عینی از نمونهگیری موجودات است. در این صورت موجودات چیزی از خود به جا گذاشتند.
محققان محل فرود را شناسایی کردند – دایره ای با قطر حدود 20 فوت. همچنین چندین فرورفتگی شبیه «رد پای فیل» وجود داشت. موجودات نیز دو سنگ را دور انداختند. بر اساس مقالات خبری، اینها شبیه ماسه سنگ قرمز یا هماتیت بودند. با این حال، زمانی که دانشمندان سنگ ها را تجزیه و تحلیل کردند، ادعا کردند که نتایج نشان می دهد این ماده از زمین نیست.
ستوان ماتویف
بازرسان بشقاب پرنده، افسران پلیس را به دلیل مهارت های رصدی و تحقیقی، شاهدان خوبی می دانند. این بدان معنا نیست که پلیس عجیب و غریب نمی تواند دروغ بگوید. افسر پلیس در این پرونده ستوان سرگئی ماتویف بود و در ایستگاه پلیس منطقه ورونژ مستقر بود.
به اعتبار او، گزارش او هوشیار بود. او هرگز ادعا نکرد که بیگانگان را دیده است. همچنین، هنگامی که او بشقاب پرنده را در هوا دید، بلافاصله تصور نکرد که این یک فرازمینی است. اولین فکرش این بود که خسته است و چیزهایی را می بیند. با این حال، سکوت و سرعت جسم در ارتفاع پایین او را متقاعد کرد که اتفاق عجیبی در حال وقوع است.
مورد TASS
TASS یک آژانس مطبوعاتی بود که به جدیت معروف بود. با این حال، زمانی که این داستان در 9 اکتبر 1989 پخش شد، لحن پر شور بسیاری از مردم را مشکوک کرد. حتی زمانی که TASS تحت فشار قرار گرفت، هرگز به فریبکاری اعتراف نکرد. ولادیمیر لبدف، خبرنگاری که داستان را مدیریت میکرد، از کسانی که داستان را جدی نمیگرفتند بسیار آزرده شد.
لبدف گفت که با بسیاری از شاهدان، از جمله سه کودک و کارشناسانی که محل فرود را بررسی کردند، صحبت کرده است. او در یک مصاحبه تلفنی اشاره کرد که جنریخ سیلانوف (از آزمایشگاه ژئوفیزیک ورونژ) نیز با این سه بچه صحبت کرده است. وقتی سیلانوف آنها را از هم جدا کرد و از هر کدام خواست که کاردستی را بکشند، هر سه یوفوهای مشابهی را ترسیم کردند. کاردستی که در این مورد توضیح داده شد نسخه موزی شکل آن بود و ظاهرا حرف X را در آسمان به جا گذاشته است.
دیدگاهتان را بنویسید