مجردها خوشبخت ترند یا متاهلها | مجرد باشم بهتره یا متهل
سوالی که مطرح کردید، بستگی به شرایط فردی و دیدگاههای مختلف دارد. خوشبختی مفهومی نسبی و وابسته به عوامل زیادی است، از جمله وضعیت عاطفی، اجتماعی، اقتصادی، و همچنین انتظارات فردی. نه مجردها به طور مطلق خوشبختترند و نه متاهلها. در اینجا برخی از نکات مربوط به هر دو وضعیت را بررسی میکنیم:
مجردها:
- آزادی و استقلال: مجردها معمولاً آزادی بیشتری در تصمیمگیریهای روزمره دارند. این آزادی میتواند به آنها احساس راحتی و خوشبختی بدهد.
- تمرکز بر خود: آنها میتوانند زمان بیشتری را صرف توسعه فردی، تحصیلات، حرفه و علایق شخصی خود کنند.
- عدم وابستگی: در روابط زناشویی، گاهی مسئولیتهای عاطفی و اقتصادی بیشتر میشود. مجرد بودن ممکن است به افراد این امکان را بدهد که بدون فشارهای اضافی زندگی کنند.
متاهلها:
- حمایت عاطفی: در ازدواج، افراد معمولاً یک شریک زندگی دارند که در لحظات سخت زندگی از آنها حمایت میکند. این حمایت عاطفی میتواند احساس امنیت و خوشبختی بیشتری ایجاد کند.
- همراهی در مسیر زندگی: داشتن یک شریک زندگی میتواند به افراد کمک کند تا تجربههای شیرینتری از زندگی، سفر، و اهداف مشترک داشته باشند.
- فرزندآوری و خانواده: برای کسانی که به تشکیل خانواده علاقه دارند، داشتن فرزند و تربیت آنها میتواند حس خوشبختی و تکامل بیشتری به همراه بیاورد.
نکات مهم:
- نوع رابطه: کیفیت و پویایی روابط نقش زیادی در احساس خوشبختی دارد. یک رابطه سالم و پایدار میتواند موجب رضایت و شادی در زندگی شود، اما در مقابل، روابط ناسالم میتواند استرس و ناراحتی ایجاد کند.
- استانداردهای فردی: برخی افراد ممکن است در تنهایی خود احساس رضایت و خوشبختی کنند، در حالی که دیگران زندگی مشترک را ترجیح میدهند.
نتیجهگیری:
خوشبختی به خود فرد و شرایط زندگیاش بستگی دارد. برخی ممکن است در زندگی مجردی خود احساس خوشبختی بیشتری کنند، در حالی که برخی دیگر از مزایای زندگی زناشویی بهرهمند میشوند. مهم این است که فرد به انتخاب خود احترام بگذارد و شرایطی را برای خود فراهم کند که منجر به رضایت و خوشبختیاش شود.
مجردها خوشبخت ترند یا متاهلها؟
مجردها خوشبخت ترند یا متاهلها
تشکیل خانواده و زندگی مشترک، زمانی بدیهی ترین چشمانداز انسانها بود. در دنیای امروزی ولی دو نیاز بنیادین روان بشری یعنی پیوند عاطفی و فردیت در تضاد با هم قرار می گیرند. مفهوم و معنای مجرد ماندن و تأهل هم تغییرات زيادي کرده اند.اموزش فال تاروت
آموزش فال تاروت از صفر تا صد (مقدماتی و پیشرفته)
این که بگوییم متاهلی بهتر از مجردی میباشد یا برعکس، مجردی از متاهلی بهتر است نادرست است .بعضی از اشخاص زندگی مشترک بهتری نسبت به زمان مجردی خویش دارند و برخی ديگر زندگی مجردی خویش را بیش از متاهلی دوست دارند ولی ازدواج میتواند شادمانی شما را تضمین نماید نتیجه جالبی در این زمینه به دست آمده است و جالب است که بدانید زندگی اشخاص متاهل چطور است افرادی که شاد می باشند ارتباط مستقیمی با نوع زندگی آن ها دارد برخی از اشخاص مجرد بودن و برخی از اشخاص متاهل شدن را عاملی برای خشنودی خویش می دانند.
فال شمع آنلاین
ناراضایتی از خصوصیت های انسان است حتی چنانچه در اوج باشد. ناخشنودی از زندگی مشترک مسئله مختص به زوج های در آستانه طلاق و جدایی نیست، حتی مختص به مرد و زن.
این روزها بسياري از زوج هایی ایرانی که زندگی ارام یا نیمه آرامی دارند در عین حال که علاقه ای به جدایی از همسر خویش را ندارند ولی از زندگی زناشویی خویش ناراضیند و به اشخاص مجرد سفارش می کنند که اشتباه آنان را تکرار نکنند. شاید علت این امر بار سنگین مسوولیت زندگی مشترک باشد یا شاید ازاد زندگی کردن در زمان مجردی.
با این حال ولی این ناراضایتی که شاید پشیمانی از ازدواج را در پی داشته باشد میتواند ساحل ارام زندگی مشترک را متلاطم و پریشان کند.
عیبهای مجرد بودن طولانی مدت
باید پای صحبت تمام اشخاص متاهل و مجرد نشست و حرف هایشان را مو به مو گوش داد و سپس نتیجه گرفت که دنیای تأهل جذاب تر است یا دنیای مجرد ماندن، البته درصورتی که همه آنهایی که سفره دلشان را پهن نموده اند راست گفته باشند و از احساسات حقیقی شان پرده برداشته باشند.
بیشتر آدم ها هیچ وقت از شرایطی که دارند راضی نیستند، آن ها هر وقت به چیزی می رسند باز هم افسوس قبل را می خورند یا نگاهشان به داشته های سایرین است، پس هنگامی که از ازدواج و مجرد ماندن هم حرف می زنند دچار همین احساس میشوند برای همین است که صحبت آدم ها در خصوص این دو دوره از زندگی را نمی توان معیار قضاوت صد درصدی قرار داد؛ ولی فارغ از این بحث ها آنچه که نمی شود در آن شک کرد مزایایی است که به واسطه ازدواج سهم آدم ها می شود و محدودیت هایی که بعد از ازدواج دست و پای آدم ها را می بندد ولی به راستی کدامیک خوشبخت ترند؟ مجردها یا متاهل ها
تأثیر ازدواج و مجرد ماندن بر سلامت
نتیجهٔ مطالعات جدید نشان می دهد که از دههٔ هشتاد میلادی به بعد میل به تجرّد در اشخاص بیشتر شده ازدواج ها کم تر و ناپایدار تر شده اند. همچنين نتیجهٔ مطالعات ثابت می کنند که برعکس باورهای قدیمی که اظهار می کردند اشخاص متأهل نسبت به مجردها از سلامت و احساس خوشبختی بیشتری بهره مندند ديگر مطلقاً صحت ندارد و در مواردی حتی مجردها خوشبختی و سلامت بیشتری از متأهل ها دارند.
از دلایل اظهار شده برای این مسأله میتوان به ازادی بیشتر در اشخاص مجرد و همین طور فشار بالا بر روی متأهل ها اشاره کرد. به بیان دیگر زیست مشترک در دنیای مدرن دستخوش تغییرات جدی و گام به گام می شود و دیگر به سان قدیم نمی باشد. چکیدهٔ این تحقیقات ثابت کرد که در عصر حاضر فردیت با زندگی مشترک در اصطکاک خواهد بود و چالش های جدیدی را بوجود خواهد آورد.
عامل دیگری که برای توضیح دلیل سالم تر و خوشبخت تر بودن مجرّدها دربرابر متأهلین اظهار شده این است که انسان در موقعیت های شخصی دچار دغدغه های ذهنی کمتری است؛ ولی در زمان قرار گرفتن در یک جمع بخاطر افزایش کشمکش ها و محاسبات ذهنی برای تعدیل، رفتار آدمی در قبال طرف مقابل آشفتگی ذهنی افزایش می یابد.
با این وجود برخی ديگر از منابع هنوز بر این باورند که با تمام مشکلاتی که ازدواج در دنیای امروز دارد، باز به دلایلی مثل ثابت کردن عشق به شریک عاطفی، اجتماعی بودن انسان، پشتیبانی همسر و ایجاد انگيزه بیشتر برای زندگی ازدواج کردن نسبت به مجرد بودن بهتر است.
مطالعات جدید نشان می دهد یک ازدواج خوب و سالم برای سلامتی موثر است. درحالی که ازدواج نادرست و مشکل دار ورشکستگی جسمی و روحی تمام عیار شمرده می شود. همه اشخاص انتظار دارند همسر آينده آن ها سازگار بوده و ارزش های شبیه آنان داشته باشد و باعث خوشحالی و خوشبختی آن ها شود. ولی شاید ندانید چنانچه همسرتان درست انتخاب شده باشد و ازدواج موفقی داشته باشید، سلامت جسمی شما تأمین می شود. بنابراین باید برای انتخاب همسر، بیش از انتخاب منزل و شغل اهمیت قائل شوید.
پژوهشگران متوجه شدند، اشخاص متاهل در زندگی شان پیشرفت می کنند و به خشنودی زناشویی می رسند.
افزایش خوشحالی امکان دارد به علت عکس العمل های ابتدایی به ازدواج خيلي کم باشد. بااین حال ، پسازان زوج ها به سطح اولیه ای از خوشبختی بازمی گردند.
شاید فکر کنید می خواهم تنها از اشخاص متاهل تعریف و تمجید کنم؟ نه، آنها مخلوق بی نقص خدا نیستند و کاستی های خاص خویش را دارند.
بر اساس یک مطالعه جدید، اشخاص متاهل از زمان مجردی شان خوشبخت تر نیستند، ولی با گذشت زمان و در نظر گرفتن همه چیز، اشخاص متاهل از اشخاص مجرد خوشبخت تر هستند.
البته ازدواج سراسر شادمانی نیست. در واقع ، یک تحقیق ديگر نشان داده است، درصورتی که همسرتان شما را اذیت کند، ازدواج شما با گذشت زمان بدتر می شود. پس تمام شماهایی که ازدواج کردید بهتر است همسرتان را شادمان نگه دارید.
مجردها خوشبخت ترند یا متاهلها
تجرد و سلامتی
جامعهشناسان دانشگاه تگزاس آستین معتقدند که مجردها از سلامت جسمی بهتری برخوردارند و احساس رضایتمندی بیشتری دارند. این مدعا بر نتایجی استوار شده که از طرح “پرسشنامه سلامتی ملی” این دانشگاه با شرکت یک میلیون و دویست هزار نفر به دست آمد. این طرح در فاصله سالهای ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۳ انجام شد و نتایج آن در سال ۲۰۰۸ انتشار یافت.
این پرسشنامه روشن کرد که تفاوت میزان سلامتی مجردها و متاهلها از دهه هشتاد میلادی به بعد به شدت کاهش یافته و به ویژه نزد مردان به صفر رسیده است. آمارهای پیشین حاکی از آن بودند که میزان بیماری نزد مجردها به مراتب بیشتر از متاهلهاست. بر همین مبنا، ازدواج و تشکیل خانواده، یک نسخه بهداشتی برای مجردها نیز محسوب میشد.
پژوهشها نشان میدهند که اکثر مجردها در سنین بالا به دنبال یافتن شریک مناسبی برای دوران سالخوردگی هستند؛ دورانی که هر فرد نیاز بیشتری به تیمار و پرستاری و پرکردن تنهایی دارد. جالب آن که در میانسالی، مردان مجرد به مراتب بیشتر از زنان مجرد در جستجوی همدم هستند.
این تحقیقات میتوانند پاسخی به آرتور شوپنهاور، فیلسوف “ضد زن” آلمانی باشند که میگفت: تنها مردی که نمیتواند بدون زنان زندگی کند، دکتر زنان است.
مجردها خوشبخت ترند یا متاهلها
تاهل و استرس
زمانی مجرد ماندن افراد، به معنای آن بود که متقاضی یا خواستگار ندارند و این خود به خود عیب تلقی میشد. یافتههای جدید جامعهشناسان نشان میدهد که زندگی مجردی معنای دیگری یافته و مجردها با وضعیت خود بهتر کنار میآیند. ازدواج نکردن، دیگر ننگ و عار یا ناکامی شخصی محسوب نمیشود.
مشکل مجردها در رابطه با داشتن یک همدم یا سنگ صبور در دوران جدید، به دوستان و روانشناسان محول شده است! دوستیابی و آشنایی و برقراری حاشیه امن اجتماعی، در عصر شبکههای اینترنتی، به مراتب آسانتر ار پیش شده و تنهایی، موجب تشکیل خانواده نیست.
چیزی که میتوان روی آن انگشت گذاشت، ارتباط جنسی پایدار و منظم است که در میان مجردها و متاهلها متغیر است. ارتباط جنسی نقش مهمی در سلامتی جسمی و روانی دارد. زوج هایی که ارتباط جنسی ندارند، بیشتر مشاجره می کنند و به روشهای دیگری برای رفع تنش نیاز دارند. کسی که زندگی جنسی فعالی دارد، بهتر و بیشتر عمر میکند.
با وجود این، تنهایی میتواند تبدیل به معضل شود. روانشناسان معتقدند که “تنها بودن” موقعیتی واقعی و “انزوا” موقعیتی حسی است. یعنی مجردها میتوانند علیرغم ارتباط اجتماعی دچار “انزاوی درونی” شوند که وضعیت نادری نیست.
و باید گفت که انزوا برای جسم هم زیانبار است؛ چیزی که در تحقیقات متعدد ثابت شده است. از عوارض انزوا میتوان به بیخوابی، اختلال در دستگاه گردش خون، تضعیف سیستم دفاعی بدن یا افسردگی اشاره کرد. تحقیقات علمی روشن میکنند که افراد دارای ارتباطهای اجتماعی فعال، به طور میانگین بیشتر از افراد منزوی عمر میکنند.
نتیجه اینکه زندگی مشترک مهم است و تاثیر مثبت بر سلامتی دارد اما مجردها هم تا وقتی که به انزوا دچار نشده باشند، چیزی از رضایت و سلامت کم ندارند.
یکی از دست اندر کاران این تحقیق هشدار میدهد که “فیسبوک” و شبکه های اجتماعی مشابه آن جایگزینی برای شبکههای واقعی اجتماعی نیستند: «رابطههای انسانی برای آدمها امری بدیهی است. ما مانند ماهیها هستیم که وجود آب را حس نمیکنند اما به آن نیاز دارند.
زندگی مشترک، آری یا نه
بنیان نظریه تکامل، بر خلاف تصور عمومی بهبود نیست؛ بلکه سازگاری با شرایط جدید است. پژوهشگران مناسبات انسانی میگویند، زیست مشترک در سازگاری با زندگی اجتماعی نوین دستخوش تغییرات جدی و البته گام به گام خواهد شد. فردیت در جوامع پیشرفته صنعتی با مفهوم از خودگذشتگی در رابطه طولانی و پایدار تضاد دارد.
پرسش آخر اینکه آیا زندگی مشترک ایدهآل امری میسر است؟ در پاسخ باید گفت که ایدهآل هر فرد، محصول تربیت خانوادگی، اجتماعی و تجربیات شخصی اوست و تاکید کرد که چنین چیزی به شکل مرسوم آن، یعنی کلیشه داستانها و فیلمهای رمانتیک دیگر عملی نیست.
کسانی که در سنین مناسب زندگی مشترک را شروع میکنند، معمولا درک منطقیتری از “ایدهآل” دارند و به خاطر متعادل شدن فعالیت هورمونها، تجربه و امنیت مادی، سازگاری بیشتری نیز با همدم خود نشان میدهند.ویکی پدیا
پیوند عمیق عاطفی و یگانگی روحی، تنها در رابطهای طولانی و پایدار به وجود میآید. ارضای نسبی دو نیاز بنیادین روان بشری، یعنی عشقورزیدن و استقلال، تنها در صورت بازتعریف همزیستی و عدم چشمپوشی از نیازهای فردی امکانپذیر است. در غیر این صورت حتی زندگی مشترک پایدار، نوعی “شرکت سهامی” است که سرمایههای آن میتوانند فرزندان یا اهداف و منافع مشترک باشند.
مجردها خوشبخت ترند یا متاهلها
دیدگاهتان را بنویسید