اثبات وجود بیگانگان بشریت در متون باستانی کتاب مقدس
عبارت “در آغاز” میتواند معانی مختلفی بسته به زمینهای که در آن استفاده میشود داشته باشد. در زیر، چند زمینه رایج برای این عبارت آورده شده است:
1. در زمینه دینی و فلسفی:
در بسیاری از متون دینی، بهویژه در کتاب مقدس (توراة یا انجیل)، عبارت “در آغاز” به آغاز خلقت اشاره دارد. در سفر پیدایش (Genesis)، اولین کتاب تورات، آمده است:
“در آغاز خدا آسمانها و زمین را آفرید.” این جمله به آغاز خلق جهان اشاره دارد و در بسیاری از دینها و فلسفهها، اولین گام از آفرینش یا پیدایش جهان را توضیح میدهد.
2. در زمینه تاریخی و علمی:
عبارت “در آغاز” میتواند به شروع یک روند یا رویداد تاریخی، علمی یا حتی یک پروژه اشاره داشته باشد. این میتواند به مثابه نقطه شروع تغییرات بزرگ، تحول یا کشفیات باشد که در آینده تاثیرگذار خواهند بود.
3. در زبانشناسی و ادبیات:
در شعر یا داستانها، عبارت “در آغاز” میتواند به عنوان شروع یک روایت یا داستان عمل کند. نویسندگان و شاعران از این عبارت برای جلب توجه خواننده و معرفی آغاز یک ماجرا استفاده میکنند.
4. در زمینه علمی و تئوریهای کیهانشناسی:
در تئوریهای مربوط به بیگبنگ (Big Bang)، “در آغاز” به لحظات نخستین پیدایش جهان پس از انفجار بزرگ اشاره دارد. دانشمندان معتقدند که جهان حدود 13.8 میلیارد سال پیش در یک نقطه بسیار فشرده آغاز شد و پس از آن شروع به گسترش کرد.
اگر منظورتان از عبارت “در آغاز” در زمینه خاصی است، خوشحال میشوم بیشتر توضیح دهم.
در آغاز
در طول چند دهه گذشته، هزاران متن سومری باستان (به خط میخی) در بین النهرین باستان، که ما آن را به عنوان عراق امروزی می شناسیم، کشف شده است. ترجمههای آنها توسط دانشمندان و دانشمندان محترم در سراسر جهان، گزارشی بسیار دقیق و علمی از داستان آفرینش کتاب مقدس را آشکار کرده است. اصلاً آن چیزی نیست که آنها انتظار داشتند!
در دهه 1960، نویسندهاریش فون دانیکن این فرض رادیکال ارائه کرد که خدایان و فرشتگان گزارش شده در داستان های کتاب مقدس در واقع فضانوردان باستانی بودند که به اشتباه شناسایی شده بودند. اکتشافات باستان شناسی جدیدی در حال انجام و ارائه است که نه تنها این فرضیه را تقویت می کند، بلکه شواهد جدیدی را ارائه می دهد که باورنکردنی ترین پاسخ ها را به بسیاری از عمیق ترین سؤالات بشر ارائه می دهد – سؤالاتی مانند “من کیستم، از کجا آمده ام و چرا اینجا هستم”. ؟” و این بار، این موج جمعی از اطلاعات، دانشمندان، دانشمندان و باستان شناسان را به همراه دارد که شواهد قانع کننده عجیبی دارند.
برای اولین بار به ما گفته شد که کتاب مقدس عبری یا عهد عتیق مستقیماً از جانب خدا در دوره ای که بین 1300 قبل از میلاد تا 300 قبل از میلاد آغاز می شود، آمده است، بنابراین، حدود 3300 سال پیش آغاز شد و حدود هزار سال بعد تکمیل شد. بعد، فهمیدیم که کتاب مقدس یونانی از کتاب مقدس عبری سرقت شده است. و سپس کشف شد که کتاب مقدس عبری از کتاب مقدس سومری سرقت شده است. سومری اولین زبان نوشتاری بود که تاکنون وجود داشته است.
فال شمع آنلاین
مترجمان انجیل های بعدی هر کس که بودند، مطمئناً مقدار باورنکردنی اطلاعات بسیار مهم را حذف کردند! و به همان اندازه که ترجمه ها شگفت انگیز به نظر می رسند، حتی اکنون نیز به نوعی شروع به درک منطقی و علمی می کنند.
کتاب پیدایش و انجیل عبری بر اساس داستان سومری خلقت است. برای حداقل 2000 سال، اعداد شناسان عبری و دانشجویان کابالا در عهد عتیق برای رمز بزرگ خدا جستجو می کردند.
نسخه خطی اصلی یک متن نادر کابالیستی، Sefer Yetzirah، همچنین به عنوان کتاب آفرینش شناخته می شود. این قدیمی ترین کتاب در سنت غیبی عبری است. این توضیح می دهد که چگونه خداوند جهان و همه موجودات زنده را با استفاده از بیست و دو حرف الفبای عبری خلق کرد. اخیراً کشف شده است که بیست و دو حرف نشان دهنده بیست و دو اسید آمینه است که به عنوان بلوک های سازنده DNA انسان استفاده می شود.
راز خلقت انسان دستکاری DNA توسط خدایان بود. سومری ها بیش از 5000 سال پیش چگونه از DNA انسان می دانستند؟ اکنون حجم انباشته دانش ما – به چشمگیرترین وجه – می گوید که این نوشته ها از نظر علمی و معتبر هستند و محتوای آنها قابل اثبات است.
عهد عتیق بر اساس متون سومری و الواح خط میخی است که قدمت آن به دوره ای بین 4000 تا 5000 سال پیش بازمی گردد. به معنای واقعی کلمه هزاران مورد از این رکوردهای بازیابی شده هنوز در انتظار ترجمه هستند. آنها به طور پیچیده در مورد همه چیز مربوط به زندگی در این مدت از رسیدهای فروش و مسائل خانوادگی گرفته تا داستان خلقتشان به ما می گویند. این داستانی است که به وضوح نشان میدهد که داستانهای کتاب مقدس امروزی ما مستقیماً از این متون باستانی سرچشمه میگیرند، و چیزهای بیشتری از داستانهای کتاب مقدس که به همه ما آموزش داده میشد، کنار گذاشته شده بود. هر چقدر هم که این موضوع قابل توجه به نظر می رسد، این همان چیزی است که می گوید.
ترجمه سومریان کتاب مقدس
کتاب مقدس عبری می گوید که آفرینش آدم و حوا آغاز بود. سوابق مفصلی از تمام نسل ها از آدم تا عیسی وجود دارد. این سوابق نشان می دهد که هر فرد در زمان تولد فرزندان خود چند سال داشته است. بنابراین، اگر تاریخ های کتاب مقدس را جمع کنید، به وضوح نشان می دهد که قدمت زمین کمی بیشتر از 6000 سال است.
نسخه سومری شامل تولد جهان بیش از 13.7 میلیارد سال پیش است. دانشمندان ما اکنون تخمین می زنند که این سن تقریبی جهان ما باشد. چگونه ممکن است سومری ها هزاران سال قبل از نوشتن کتاب مقدس ما این را بدانند؟ آنها به وضوح بیان می کنند که این را “کسانی که از آسمان به زمین آمده اند” یا آنوناکی ها به آنها گفته اند.
دانشمندان سن زمین را 4.54 میلیارد سال (4.54 * 10 9 ± 1٪) تخمین زده اند . این سن ممکن است نشان دهنده سن برافزایش زمین، تشکیل هسته آن، یا ماده ای باشد که زمین از آن تشکیل شده است. این تاریخ گذاری بر اساس شواهد به دست آمده از سن سنجی رادیومتری مواد شهاب سنگ است و با سن رادیومتری قدیمی ترین نمونه های زمینی و قمری شناخته شده مطابقت دارد.
به دنبال توسعه سن سنجی رادیومتری در اوایل قرن بیستم، اندازه گیری سرب در مواد معدنی غنی از اورانیوم نشان داد که قدمت برخی از آنها بیش از یک میلیارد سال است. قدیمیترین کانیهایی که تا به امروز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند، بلورهای کوچک زیرکون از جک هیلز در غرب استرالیا، حداقل 4.404 میلیارد سال قدمت دارند. اجزای کلسیم-آلومینیوم، قدیمیترین اجزای جامد شناخته شده در شهابسنگهایی که در منظومه شمسی تشکیل شدهاند، 4.567 میلیارد سال قدمت دارند که محدودیت کمتری برای سن منظومه شمسی ارائه میکند.
فرض بر این است که تجمع زمین بلافاصله پس از تشکیل ادغام های غنی از کلسیم-آلومینیوم و شهاب سنگ ها آغاز شد. از آنجایی که مدت زمان دقیق این فرآیند برافزایش هنوز مشخص نیست، و پیشبینیهای مدلهای برافزایشی مختلف از چند میلیون تا حدود 100 میلیون سال متغیر است، تعیین سن دقیق زمین دشوار است. همچنین تعیین سن دقیق قدیمیترین سنگهای روی زمین که در سطح زمین قرار گرفتهاند، دشوار است، زیرا این سنگها مجموعهای از مواد معدنی با سنهای احتمالاً متفاوت هستند.
داستان سومری آفرینش بیش از 4.5 میلیارد سال پیش زمانی که زمین اصلی (تیامات) با یک جرم آسمانی بزرگ (مردوک) برخورد کرد که قمر ما را تشکیل می داد، بازمی گردد. دانشمندان امروزی تخمین می زنند که این رویداد در حدود 4.5 میلیارد سال پیش رخ داده است. چگونه ممکن است این 4000 تا 5000 سال پیش نوشته شده باشد؟ آنها چگونه از تمام سیارات منظومه شمسی ما، از جمله مردوک و تیامات، و اینکه برخورد آنها منجر به ایجاد زمین آنگونه که ما می شناسیم، می دانستند؟
غولهای سیارهای در زاویهای به یکدیگر ضربه زدند و تمام خشکیها را در یک طرف سیاره به نام پانگه آ میگفتند، در حالی که شکاف بزرگی را در طرف دیگر با اقیانوسهایی که آن را پر میکردند، بر جای گذاشتند. طی صدها میلیون سال، پانگه آ به آرامی به دو بخش تقسیم شد. هفت قاره ای که امروز می شناسیم. این دقیقا همان چیزی است که دانشمندان امروزی می گویند اتفاق افتاده است. باز هم، چگونه می شد این را چهار تا پنج هزاره در گذشته نوشت؟ علم مدرن حتی تا حدود صد سال پیش از تمام سیارات منظومه شمسی ما اطلاعی نداشت.
سیاره نیبیرو
داستان سومری آفرینش شامل توصیفاتی از زندگی در سیاره ای در منظومه شمسی است که ما هنوز آن را کشف نکرده ایم. نام آن نیبیرو است. مداری بیضی شکل دارد که 3600 سال طول می کشد تا به دور خورشید حرکت کند. حدود 500000 سال پیش، جو نیبیرو به دلیل یک فاجعه آسمانی فاجعه آمیز به شدت آسیب دید و کاهش یافت و کسانی که در آنجا زندگی می کردند مجبور بودند راهی برای تعمیر آن بیابند تا زنده بمانند.
آنها می دانستند که با بازگرداندن گازها و گرد و غبار کافی به جو خود، می توان این آسیب را جبران کرد. فلزی که تا به حال بهترین کار را برای این منظور داشت طلا بود زیرا هیچ ماده دیگری را نمی توان به پودر ریز تبدیل کرد و در اتمسفر بالا نگه داشت. همچنین بی اثر است و با هیچ ماده دیگری ترکیب نمی شود.
جالب است بدانید که ناسا در اوایل دهه 1970 موشکی را پرتاب کرد که برای جستجوی حیات فرازمینی بود. این شامل یک دیسک طلا بود که زمین و بسیاری از ویژگی های آن از جمله انسان را شناسایی می کرد. تخمین زده می شود که این قرص طلا دو تا چهار میلیارد سال عمر کند.
طلا در نیبیرو بسیار نادر بود، اما آنها از فناوری قابل توجهی برخوردار بودند و می توانستند منظومه شمسی را برای یافتن وجود طلا “اسکن” کنند. آنها ابتدا آن را در کمربند سیارکی پیدا کردند و سعی کردند آن را در آنجا استخراج کنند. آنها بسیاری از فضانوردان و سفینه های فضایی را از دست دادند و تلاش آنها با شکست مواجه شد.
رهبر فضانوردان، آنو، دوباره منظومه شمسی را برای یافتن طلا اسکن کرد و خوانش هایی از زمین دریافت کرد. او حدود 445000 سال پیش روی سیاره ما فرود آمد. داستان آنها در مورد سفر به زمین واقعاً قابل توجه است! توصیفات دیدن زمین از نزدیک برای اولین بار نفس گیر است! هنگامی که آنها برای اولین بار جزئیات زمین را از تاریکی فضا می بینند، آن را به عنوان “بالا سفید و پایین سفید با آبی در اطراف آن” توصیف می کنند که به وضوح قطب شمال و قطب جنوب را با اقیانوس های اطراف منطقه معتدل شناسایی می کند.
به روز رسانی سیاره ای
از آنجایی که مقاله ای که در حال خواندن آن هستید برای اولین بار در سال 2014 منتشر شد، JPL (آزمایشگاه های پیشرانه جت) کشف سیاره دیگری را که قبلاً کشف نشده بود در منظومه شمسی اعلام کرد. داستان JPL در قسمت اخیر مجموعه تلویزیونی 60 دقیقه گنجانده شد . (این انجمن برای بحث درباره سیاره بودن یا نبودن پلوتون نیست.)
تقریباً تمام جنبههای جامعه علمی ما مدتهاست که اصرار داشتهاند که چنین سیارهای حتی احتمالاً به دلیل قوانین فیزیک نمیتواند در منظومه شمسی وجود داشته باشد. اکثر دانشمندان در سراسر جهان این ادعا را تکرار کرده اند. نمی تواند وجود داشته باشد. نه! نه! نه! نه! نه! اوه، آنجاست.
جرم سیاره جدید تقریباً ده برابر زمین تخمین زده می شود. هنوز توسط ستاره شناسان دیده نشده است زیرا در حال حاضر در اعماق فضا زندگی می کند. JPL بیان می کند که وجود آن به دلیل نوسانات گرانشی که در سیارات بیرونی منظومه شمسی اعمال می کند کاملاً تأیید شده است. این همان راهی است که مشتری کمی بیش از صد سال پیش کشف شد. اما اکنون، دانشمندان و ستاره شناسان در حال تقلا برای توضیح وجود آن هستند. سومریان باستان چگونه از وجود آن اطلاع داشتند؟
خلقت انسان
داستان خلقت سومری ها بیان می کند که طلای زیادی روی زمین وجود دارد و آنوناکی ها شروع به استخراج آن از اقیانوس کردند. اما این خیلی کند بود. آنها متوجه شدند که برای بدست آوردن مقادیر زیادی که نیاز دارند، باید طلا را از درون زمین بدست آورند. آنها 50 فضانورد دیگر را از نیبیرو برای کمک به تلاش های معدنی آوردند.
آنها پایگاهی را در مریخ برای ذخیره طلا در انتظار ارسال به نیبیرو ایجاد کردند. دلیل این پایگاه این بود که کشش گرانشی مریخ به طور قابل توجهی کمتر از زمین بود. حمل و نقل از مریخ باعث صرفه جویی در وقت و انرژی آنها شد. چگونه این نوشته ها به درستی تشخیص دادند که نیروی گرانشی مریخ بسیار کمتر از زمین است؟
کسانی که در مریخ مستقر بودند از کار در آنجا متنفر بودند و در نهایت شورش کردند. یکی از حاکمان بیگانه، انکی، تصمیم گرفت تا از طریق دستکاری DNA یک طبقه از موجودات کارگر ایجاد کند. او گونهای از انسانها را انتخاب کرد که پتانسیل موفقیت داشتند. آنها یک منطقه تولید مثل به نام Edin ایجاد کردند. اینجاست که آنها یک گونه کاملاً جدید را ایجاد کردند که به طور خاص برای استخراج طلا طراحی شده بود. آنها DNA انسان نما را با DNA خود ترکیب کردند. نتیجه شروع بشر بود!
سیل بزرگ
ایجاد DNA موفقیت آمیز بود، اما موجودات جدید هیبرید بودند و بنابراین عقیم بودند و قادر به تولید مثل نبودند. پس از چندین شکست، آنها در نهایت موفق شدند و نژاد جدید “آدامو” نامیده شد – اینها اولین انسانها بودند. تعداد آنها به سرعت چند برابر شد. این همان چیزی است که کتاب مقدس اصلی می گوید! کتاب مقدس امروزی ما از روی این کتاب مقدس سرقت ادبی شد، اما چرا این همه از قلم افتاده است؟ چه چیزی به ویراستاران کتاب مقدس ما این حق را داد که این دانش را از بشریت پنهان کنند؟
این فقط بخش کوچکی از داستان خلقت آنهاست! نزدیک به 5000 سال پیش روی سنگ تراشیده شده است. چگونه می توان همه این کلمات را توضیح داد؟ نمی توان وجود این نوشته ها را انکار کرد. وجود دارند. آنها معتبر هستند آنها توسط دانشمندان متعددی ترجمه شده اند، کاری که سه دهه طول کشیده است، و این همان چیزی است که آنها به وضوح بیان می کنند. اما مطمئناً این چیزی نیست که ادیان و دولت ها لزوماً می خواهند بشنوند.
کتاب مقدس سومری حتی علت سیل بزرگ را آشکار می کند. ما به این باور رسیدهایم که سیل ناشی از عصبانی شدن «خدا» یا گرمایش زمین در طی صدها یا حتی هزاران سال است. اما این، آن مورد نبود. آنها توضیح می دهند که تقریباً 12000 سال پیش، زمانی که سیاره آنها از منظومه شمسی ما عبور کرد، چنان نیروی گرانشی عظیمی بر روی زمین اعمال شد که باعث شد قفسه یخی قطب جنوب فرو بریزد و به داخل اقیانوس سر بخورد. چگونه میتوانستند بدانند که یک کلاهک یخی در قطب جنوب وجود دارد! آنها هنوز فکر میکردند که زمین مسطح است – یا به ما یاد دادهاند.
بیان شد که بیگانگان/خدایان، آنوناکی ها، این رویداد اقلیمی را ایجاد نکردند، اما می توانستند از آن جلوگیری کنند. آنها تصمیم گرفتند که مداخله نکنند، زیرا در این زمان، بشر در همه جا و خارج از کنترل بود، و در چنان آشفتگی و آشفتگی قرار داشت که ترجیح دادند اجازه دهند آنها نابود شوند و سپس از نو شروع کنند. این انکی، پزشک/دانشمند و خالق نوع بشر بود که به زیوسودرا درباره سیل آینده هشدار داد.
زیوسودرا مردی بود که چند هزار سال بعد به نوح تغییر نام داد. به او گفته شد که او و تمام خانوادهاش باید نمونههای DNA از همه گونههای مختلف جانوران و گیاهان جمعآوری کنند تا آنها را برای زندگی پس از سیل حفظ کنند. داستان حتی فوقالعادهتر میشود، اما شامل جزئیات بیش از حد برای این نوشته میشود. نویسندگان و دانشمندانی مانند زکریا سیچن و مایکل تلینگر گزارش های بسیار دقیق و دقیق تری به ما ارائه می دهند.
بگذار علم قاضی باشد
خوبی علم این است که حقیقت را از طریق کشف و برهان جستجو می کند. دین دنبال اطاعت کورکورانه است. دین ادعاهای بیثباتی را مطرح میکند که فاقد منطق است و سپس در معرض تهدید از همه پیروان میخواهد که آنها را باور کنند. این به هیچ وجه معنویت را پرورش نمی دهد. این حقایقی را سرکوب می کند که می تواند برای نوع بشر و همه گونه ها و موجودات روی زمین بسیار مفید باشد. اگر این اطلاعات در نهایت مورد پذیرش جهانی قرار گیرد، برجسته ترین ادیان به راحتی می توانند سقوط کنند.
شگفتانگیز است که ما به عنوان یک جامعه جهانی، بدون توجه به موجودیت موجودات بیگانه فرازمینی به زندگی روزمره خود ادامه میدهیم. با این حال، شواهد در همه جا وجود دارد. رسانهها آن را بهعنوان «چه میشد اگر» به جای «هستند» معرفی میکنند. و به نظر می رسد که جهان با این انکار جهانی مشکلی ندارد.
حتی اگر بیش از نیمی از افراد در همه جا معتقدند که یوفوها واقعی هستند. حتی اگر به نظر می رسد آنها در طول تاریخ ثبت شده با ما بوده اند. با وجود اینکه هزاران گزارش از آنها وجود دارد. حتی اگر هر دولت روی زمین آنها را هم گزارش می دهد و هم تکذیب می کند. حتی اگر چند تن از روسای جمهور ایالات متحده ما با آنها برخورد داشته اند. حتی با وجود همه این موارد، ما طوری رفتار می کنیم که انگار وجود ندارند. چرا؟ چون دولتهای ما میگویند وجود ندارند، بنابراین نیستند. وقتی دولتها وجود دارند، چه پاسخی خواهیم داشت؟ من فکر می کنم جک نیکلسون این را به بهترین شکل بیان کرد. “واقعیت؟ شما نمی توانید حقیقت را تحمل کنید!”
اما دیر یا زود به اسناد غیرقابل انکاری دست خواهیم یافت که آنها در واقع اینجا هستند و ممکن است بشر فوراً دچار وحشت شود. ممکن است ما را به جنگ جهانی بترساند، یا ممکن است کاتالیزور آرماگدون باشد. اما اگر خوش شانس باشیم، حتی ممکن است ما را از صلح جهانی بترساند.
گزارش شده است که اکنون 38 کشور از جمله واتیکان وجود خود را تایید کرده اند. ایالات متحده در میان 38 نفر نیست. پاپ حتی اعلام کرده است که می خواهد آنها را به عنوان کاتولیک تعمید دهد. موفق باشید با آن!
آیا این اطلاعات برای هضم خیلی زیاد است؟
اطلاعات ارائه شده در اینجا از دانشمندان و محققانی است که یافتههای خود را به عنوان واقعیت علمی ارائه میکنند نه از سازمانهای مذهبی که آموزهها یا گمانهزنیهای تخیلی را ترویج میکنند. این برای شماست که سطح پذیرش راحتی خود را پیدا کنید.
من شخصاً آموزه های دینی را به شدت ناکافی یافته ام. فاقد اعتبار، اظهارات و توضیحات قابل باور است. وقتی برای اولین بار این کلمات را پیدا کردم، برایم جالب بود اما باورش تقریبا غیرممکن بود. هنگامی که به آرامی شروع به هضم و درک این POV جدید بیگانه (نقطه دید) کردم، کتاب مقدس در واقع زنده شد. این دانش جدید چیزهای زیادی را در کتاب مقدس از آدم و حوا تا موسی و “بوته سوزان” در کوه تا “تولد باکره” مسیح توضیح می دهد که “منشاء آسمانی” عیسی را توضیح می دهد. هنگامی که فرشتگان به عنوان موجودات گوشتی و خونی واقعی معرفی می شوند، (ناظران) و خدایان که حاکمان آنوناکی، (نفیلیم) بودند، با تکنولوژی آنها تعریف می شوند و نه “جادو” آنها، تصویر کاملاً جدیدی ظاهر می شود. این یکی از شگفتی، امید و الهام است.
من همیشه کسی بودهام که قبل از اینکه واقعاً چیزی را باور کنم نیاز به مدرک داشتم. اگر پیش بینی مهمی انجام شود، می خواهم نتایج پیش بینی را بدانم. درست بود یا غلط؟ اگر کسی ادعا کند که اتفاق شگفت انگیزی در گذشته باستان رخ داده است، دلیل آن کجاست؟
وقتی پسرم، میکا، برای اولین بار به من گفت که معادن طلای باستانی متعددی را در آفریقای جنوبی کشف کردهاند که قدمت آن به 100000 یا احتمالاً 200000 سال پیش بازمیگردد، من نه تنها میتوانستم آن را به راحتی بپذیرم، بلکه میخواستم حقیقت داشته باشد، بلکه میخواستم مدرکی هم داشته باشم. . من در مورد آن تحقیق کردم، و معادن در واقع آنجا بودند و به همان اندازه قدیمی یا حتی قدیمی تر از آن چیزی بودند که نشان داده شده بود. این شروع به کشف من از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در اینجا کرد. همانطور که این حساب جدید قانع کننده به نظر می رسد، من هنوز مدرک بیشتری می خواستم. اثبات فیزیکی، قابل اثبات، قابل لمس.
اثبات بیشتر کشف شد
اکنون باستان شناسان ویرانه های گوبکلی تپه در جنوب شرقی ترکیه را کشف کرده اند. اندازه آنها به اندازه یک شهر مدرن تخمین زده می شود و حفاری کامل آنها 30 سال دیگر طول خواهد کشید. سن آن از نظر علمی بین 11000 تا 12000 سال به اثبات رسیده است! قدیمی ترین جامعه بشری کشف شده روی زمین! 6000 سال دیگر از کتاب مقدس سومری قدیمی تر! قبل از سیل بزرگ ساخته شد و به دقت در شن دفن شد تا کسانی که می دانستند چنین اتفاقی در راه است از سیل بزرگ نجات پیدا کند! و با وجود اینکه این جامعه زبان نوشتاری نداشت، تصاویری در سنگ حکاکی شده بود و مجسمه ها و نمادهایی داشتند.
این مجسمه ها شامل حکاکی هایی از آنچه به نظر می رسد از مارپیچ دوگانه است، نمایشی از مولکول DNA است. آنها همچنین شامل مجسمه هایی از “سرها” هستند که چشمان بزرگی دارند، تا حدودی مثلثی شکل هستند و به طرز وحشتناکی شبیه سر موجوداتی هستند که ما آنها را به عنوان “خاکستری” می شناسیم. آنها به وضوح داستان خدایان را بیان می کنند که در سفینه های فضایی به زمین آمدند و از طریق دستکاری DNA انسان را به عنوان گونه ای برده برای استخراج طلا خلق کردند. این سیاره آنها را توصیف کرد و به وضوح نشان داده شد که این خدایان آنوناکی هستند. و اکنون اعتقاد بر این است که گوبکلی تپه همان ادین بود که در آن اولین انسان ها، آدامو را مهندسی کردند.
هدف از این نوشته تبلیغ این اکتشافات باورنکردنی به عنوان حقیقت مطلق نیست. آنها به قدری با آنچه به ما آموزش داده شد متفاوت هستند که توسط اکثر کسانی که آنها را می خوانند بلافاصله رد می شوند. چگونه ممکن است این حقیقت داشته باشد؟ همه چیز خیلی دیوانه به نظر می رسد!
بلکه هدف این مقاله افشای این واقعیت است که این اطلاعات وجود دارد. معتبر است و از نظر علمی در حال بررسی است. دین باید کاملاً از بحث آینده دور بماند. هر یک از ادیان اصلی دستور کار مغرضانه خود را دارند که هر نسخه از حقیقت غیر از خود آنها را پنهان می کند. آنها باید یاد بگیرند که از تلاش برای عقب نگه داشتن زمان دست بردارند. ممکن است بازوهای آنها را پاره کند.
زمانی فرا می رسد که اطلاعاتی که در مدارس ما تدریس می شود، برهان اثباتی را که تاکنون توسط جامعه علمی ما کشف شده است، تأیید می کند و در تضاد نیست. موج جدیدی از معنویت در بشر بیدار خواهد شد. این امر از دانش به جای دین متعصب سازمان یافته زاده خواهد شد. صدها کتابی که به زودی در مورد این شواهد تازه کشف شده نوشته خواهد شد، تقویت خواهد شد، زیرا این اطلاعات همه چیز را تغییر می دهد! در حال حاضر وجود دارد. منتشر شده است. در حال حاضر شروع به گسترش کرده است. این بار حقیقت قابل اثبات خواهد بود و علم معلم آن خواهد بود نه دین.
دیدگاهتان را بنویسید